در اینجا سه صفت آورده شده : گرد ، ترش ، زرد
تمام اشیایی که واجد این سه صفت هستند را لیست کنید . منظورم از لفظ واجد این است که هر یک از اشیایی که نام می برید هم گرد باشد ، هم ترش و هم زرد .
خوب از حالا سه دقیقه وقت برای انجام این تمرین دارید ، شروع کنید ...
وقتی سه دقیقه تمام شد ، اشیایی که نام بردید را بشمارید و تعدادشان رو بنویسید .
خوب ، چند تا اسم در لیست تان دارید ؟ سه تا ؟ پنج تا ؟ ده تا ؟
معمولا جواب بین سه تا ده است . وقتی از برخی آدم ها می پرسم چرا ۳۰، ۴۰یا ۱۰۰تا نه ، در جواب اغلب می گویند " زمان کافی نداشتیم " آیا واقعا فکر میکنید دلیلش این است ؟
پس هنوز تقصیر را گردن دیگران می اندازید . دوباره یک نفر دیگر باید مقصر باشد ، اینطور نیست ؟
هنوز نتوانستید بگویید " اوه ! سی ، چهل ، یکصد جواب ؟ آیا ممکن است ؟ دوست دارم بدانم چطوری عملی می شود .
عبارت من دوست دارم یاد بگیرم خیلی متفاوت از تقصیر شماست است .
اولین شئی که انتخاب کردید را می توانم حدس بزنم . لیمو بود ، درست است ؟
در زیر شما می توانید پلکان راه حل ها را ببینید . این پلکان را از پایین به بالا نگاه کنید . جواب های شما در کدام ردیف قرار می گیرند ؟
- خلق و خو ( غیر شئی - اگر افسرده باشد بنابراین می تواند زرد هم باشد )
|
- مرد ترش رویی که زردی گرفته - دارای صورت گرد پوست زرد چهره عبوس و ترش
|
|
- توپ تنیس - جوراب کثیف گلوله شده - بادبادک زرد زیر باران اسیدی ( ترش شده )
|
- ویتامین - قرص دارویی - آب نبات گرد زرد - پنیر - کیک ( خوردنی های انسان ساز )
|
- لیمو - سیب - پرتقال - سیب زمینی - کدوی فاسد شده ( همه میوه ها و سبزیجات )
|
همراه با مداد آنلاین باشید جواب های شما را از لحاظ کیفی و کمی مورد بررسی قرار خواهیم داد . پس جواب هایتان را نزد خود نگاه دارید .
در اینجا اتفاقی که در ذهن ما می افتد شرح داده می شود .
ذهن ما وقتی کلمات ( گرد ، ترش ، زرد ) را دریافت می کند به سه روش حرکت می کند .
پیوسته تناوب :
انتقال :
جهش :
وقتی مردم پاسخ های تناوبی را می شنوند ، هیچ لبخندی دیده نمی شود .
وقتی پاسخ های انتقالی را می شنوند ، یک نوع تایید معمولی " آره " دیده می شود .
و وقتی جواب جهشی را می شنوند ، ابتدا سکوت است و بعد خنده . به علاوه همه طنز ها بر پایه این پرش ها شکل می گیرند . این پرش ها ذهن را باز کرده و شما را وادار به فکر کردن می کنند .
علت اینکه چرا شما نتوانستید بیست ، سی یا صد شئی نام ببرید چیست ؟
تفکر ما پیوسته و پشت سر هم است – از یک فکر به فکر دیگر ، از دومین فکر به سومی . فرد عادی در جواب به سوالی که پیشتر پرسیدیم بدین صورت فکر می کند .
آیا شما به این شکل پاسخ دادید ؟ اگر اینطور بوده ، دور از ذهن نیست که چرا تعداد پاسخ های شما آنقدر کم است . شما به ایده های تان " نه " می گفتید .
وقتی در ذهن شما ایده جدیدی بو جود می آید ، و بعد به آن " نه " گفته می شود ، درست مانند گاز دادن و ترمز کردن پشت سر هم در رانندگی است . نتیجه ؟ انرژی هدر دادن است بدون اینکه مسافت زیادی طی شود .
الکس ازبورن ، روشی به نام طوفان ذهنی ابداع کرد . قواعد آن بدین صورت است : از انتقاد کردن دست بر دار ، همه ایده ها را بپذیر . شما احتمالا از طوفان ذهنی در محل کارتان یا در مدرسه ، زمان هایی که به صورت گروهی کار می کردید ، استفاده کرده اید . قطعا شما و اعضای گروه از انتقاد و عیب جویی از یکدیگر خودداری کردید تا توانستید با هم به سوی ایده های و راه حل های خلاق قدم بردارید .
اگر طوفان ذهنی گروهی دارید ، پس طوفان ذهنی فردی هم داشته باشید.